راههای کسب فضائل اخلاقی
| چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۵۴ ق.ظ
مسائل
اخلاقی در هر زمان از اهمیّت فوقالعادهای برخوردار بوده ولی در عصر و
زمان ما اهمیت ویژهای دارد چرا که عوامل و انگیزههای فساد در عصر ما از
هر زمانی بیشتر است.
اکتساب صفات پسندیده اخلاقی و منزه کردن قلب از رذائل اخلاقی از مهمترین مباحث قرآنی و از یک نظر مهمترین هدف بعثت انبیای الهی را تشکیل میدهد، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آنها سامان مییابد همان گونه که گفتهاند:
اقوام روزگار به اخلاق زندهاند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است
در این نوشتار بر آنیم تا بعضی از راههای کسب فضائل اخلاقی را با استفاده از آیات قرآن به صورت مختصر تقدیم خوانندگان عزیز نماییم:
1. بیداری
اولین مرحله برای رسیدن به این هدف بیداری از غفلت است کسانی هستند براساس تبعیت از غرائز حیوانی خود توجه به اطراف موضوع نمیکنند توجه نمیکنند که راه دیگری هم وجود دارد و هدفهایی در کار هست که باید آن راه را پیمود و به آن هدفها رسید حقی هست که باید پذیرفت و باطلی هست که باید رها کرد و راه صحیحی هست که باید برگزید و راه خطایی که از آن باید کناره گرفت.
قرآن از این گروه با عنوان غافلان یاد میکند و غافلان را در حکم چهارپایان به حساب میآورد آنجا که میگوید: «و لقد ذرأنا لجهنّم کثیراً من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعینٌ...»[1] و محققاٌ بسیاری از جن و انس را برای جهنم وا گذاریم: چه آن که آن ها را دل هایی است بی ادراک و معرفت و ایده هایی بی نور و بصیرت و گوش هایی ناشنوای حقیقت؛ آن ها مانند چهار پایانند بلکه گمراه ترند، آن ها همان مردمی هستند که غافل شدند.
2. تحقیق برای تحصیل علم و ایمان
بعد از آنکه انسان توجه پیدا کرد در عالم چنین حقایقی نیز ممکن است وجود داشته باشد برای او شک و تردید پیدا میشود و از خود میپرسد آیا آنچه انبیاء میگویند حقیقت دارد یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است به یقین برسد نه گمان، چرا که قرآن به مبارزه با ظنّ گرایی پرداخته و دستور می دهد که اساس کار انسان، باید علمی و یقینی باشد و از آن جمله میفرماید: «ما یتّبع الا ظناً ان الظنّ لا یغنی من الحق شیئاً»[2]
البتّه علم و ایمان ملازمه عقلی طرفینی ندارند بلکه علم مقدمه و علت ناقصه ایمان است که بدون وجود علم ایمان که معلول است تحقق پیدا نمیکند و از اینجاست که خداوند در قرآن میفرماید: «انما یخشی الله من عباده العلما»[3] اکنون پس از آنکه معلوم شد علم شرط ایمان است، این سؤال مطرح میشود که راه تحصیل علم نسبت به متعلقات ایمان (توحید، نبوت، معاد و ...) چیست؟ جواب آن است که کلید علم و بینش، فکر و اندیشه است در این زمینه آیات فراوانی وجود دارد مثل «کذالک نفصّل الایات لقوم یتفکّرون»[4] و آنچه از آیات قرآن به دست میآید این است که ایمان مقتضی عمل صالح می باشد و ما را بر انجام عمل صالح و در نتیجه اکتساب صفات اخلاقی سوق می دهد مثل آیة 37 سورة بقره که میفرماید: «فإن آمنوا بمثل ما آمنتم فقد اهتدوا» البتّه ایمان در صورتی میتواند فضائل اخلاقی و اعمال صالح و تقوا را بیفزاید که زنده و فعال و به تعبیری ایمان مطلق و کامل باشد نه اینکه ایمان به بعض باشد ایمان به خدا و کتاب خدا باشد امّا ایمان به رسول خدا و امامت نباشد ایمان تبعیضی به شدت در قرآن نهی شده است «افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک الاخزی فی الحیوة الدنیا و....»[5]
3. استعانت از عقل و شرع جهت گزینش صفات نیکو
وقتی که انسان به این مرحله (کسب ایمان) دست یافت در مرحلة عمل و گزینش صفات نیکو باید از همان عقلی که خدا و توحید را برایش اثبات کرد کمک بگیرد تا کار «خوب» را از کار «بد» تشخیص بدهد، البته آنچه را در این زمینه عقل میفهمد از عقل و آنچه را نمیفهمد باید از شرع دریافت کند.[6]
4. دقت در آثار و پیامدهای اعمال
علاوه بر این باید در آثار فعل و ترک کارهای خوب و بد نیز به دقت بیندیشی تا از عواقب بد اعمال ناپسند در امان باشد، ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون»[7] مهمترین انگیزه برای کار شایسته محبت خدا و اولیاء خداست محبت الهی است که در برابر همة گناهان و جاذبههای منحرف کننده به انسان استقامت و پایداری میدهد در حدیثی قدسی آمده یا موسی حبِّبنی الی خلقی» مرا به خلق محبوب کن[8] خدا در قرآن کریم در یک آیه به صورت مختصر و مفید بهترین راهکار را ارائه میدهد میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضلّ اذ اهتدیتم...»
5. تزکیه نفس
کوتاه سخن اینکه برای مؤمنین دو راه فرض فرموده که هر دو منتهی به خدای سبحان است و مؤمنین را دستور میدهد به اینکه به خود بپردازید و از دیگران که اهل ضلالتند صرف نظر کنید و در زمرة وجود آنان قرار نگیرید و از گمراهیشان نهراسید و بدانید حساب گمراهان با پروردگار آنان است نه با مؤمنین پس بر مؤمن لازم است به کار خود و هدایت خود بپردازد و ضلالت و شیوع گناهانی که از گمراهان میبیند او را نلغزاند و مردم او را مشغول نکنند[9]
با ضمیمه کردن این آیه و آیة قد افلح من زکّها آیة 9 سورة شمس به این نتیجه میرسیم که باید برای پرداختن به خود به تزکیه نفس رجوع کنیم تا تمام رذائل را دفع نماییم.
چون بنابر اختصار است فقط اشارهای به گامهای مؤثر در تهذیب اخلاقی میشود و تفسیر آیات مورد نظر به خوانندگان گرامی محوّل می گردد.
گام اوّل توبه، آیة 8 سورة تحریم: یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً.
گام دوّم، مشارطة: و لقد کانوا عاهدوا الله من قبل لا یولّون الادبار و کان عهدالله مسئولاً.[10]
سوم، مراقبه نفس: الم یعلم بأنّ الله یری. [11]
چهارم، محاسبه: قبل از محاسبه الهی هر انسانی باید خو درا به حساب بکشد تا مبادا گناهی انجام داده باشد.[12]
[1] . سورة اعراف، آیة 179.
[2] . سورة اعراف،آیة 169.
[3] . سورة فاطر، آیة 28.
[4] . سورة یونس، آیة 24.
[5] . سورة بقره، آیة 85.
[6] . همان.
[7] .سورة روم، آیة 4.
[8] . اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح.
[9] . المیزان، ج 6، ص 238.
[10] . سورة احزاب، آیة 15.
[11] . سورة علق، آیة 14.
[12] . شرح چهل حدیث، حضرت امام خمینی، ص 6، انتشارات مؤسسة نشر آثار امام.
اکتساب صفات پسندیده اخلاقی و منزه کردن قلب از رذائل اخلاقی از مهمترین مباحث قرآنی و از یک نظر مهمترین هدف بعثت انبیای الهی را تشکیل میدهد، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آنها سامان مییابد همان گونه که گفتهاند:
اقوام روزگار به اخلاق زندهاند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است
در این نوشتار بر آنیم تا بعضی از راههای کسب فضائل اخلاقی را با استفاده از آیات قرآن به صورت مختصر تقدیم خوانندگان عزیز نماییم:
1. بیداری
اولین مرحله برای رسیدن به این هدف بیداری از غفلت است کسانی هستند براساس تبعیت از غرائز حیوانی خود توجه به اطراف موضوع نمیکنند توجه نمیکنند که راه دیگری هم وجود دارد و هدفهایی در کار هست که باید آن راه را پیمود و به آن هدفها رسید حقی هست که باید پذیرفت و باطلی هست که باید رها کرد و راه صحیحی هست که باید برگزید و راه خطایی که از آن باید کناره گرفت.
قرآن از این گروه با عنوان غافلان یاد میکند و غافلان را در حکم چهارپایان به حساب میآورد آنجا که میگوید: «و لقد ذرأنا لجهنّم کثیراً من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعینٌ...»[1] و محققاٌ بسیاری از جن و انس را برای جهنم وا گذاریم: چه آن که آن ها را دل هایی است بی ادراک و معرفت و ایده هایی بی نور و بصیرت و گوش هایی ناشنوای حقیقت؛ آن ها مانند چهار پایانند بلکه گمراه ترند، آن ها همان مردمی هستند که غافل شدند.
2. تحقیق برای تحصیل علم و ایمان
بعد از آنکه انسان توجه پیدا کرد در عالم چنین حقایقی نیز ممکن است وجود داشته باشد برای او شک و تردید پیدا میشود و از خود میپرسد آیا آنچه انبیاء میگویند حقیقت دارد یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است به یقین برسد نه گمان، چرا که قرآن به مبارزه با ظنّ گرایی پرداخته و دستور می دهد که اساس کار انسان، باید علمی و یقینی باشد و از آن جمله میفرماید: «ما یتّبع الا ظناً ان الظنّ لا یغنی من الحق شیئاً»[2]
البتّه علم و ایمان ملازمه عقلی طرفینی ندارند بلکه علم مقدمه و علت ناقصه ایمان است که بدون وجود علم ایمان که معلول است تحقق پیدا نمیکند و از اینجاست که خداوند در قرآن میفرماید: «انما یخشی الله من عباده العلما»[3] اکنون پس از آنکه معلوم شد علم شرط ایمان است، این سؤال مطرح میشود که راه تحصیل علم نسبت به متعلقات ایمان (توحید، نبوت، معاد و ...) چیست؟ جواب آن است که کلید علم و بینش، فکر و اندیشه است در این زمینه آیات فراوانی وجود دارد مثل «کذالک نفصّل الایات لقوم یتفکّرون»[4] و آنچه از آیات قرآن به دست میآید این است که ایمان مقتضی عمل صالح می باشد و ما را بر انجام عمل صالح و در نتیجه اکتساب صفات اخلاقی سوق می دهد مثل آیة 37 سورة بقره که میفرماید: «فإن آمنوا بمثل ما آمنتم فقد اهتدوا» البتّه ایمان در صورتی میتواند فضائل اخلاقی و اعمال صالح و تقوا را بیفزاید که زنده و فعال و به تعبیری ایمان مطلق و کامل باشد نه اینکه ایمان به بعض باشد ایمان به خدا و کتاب خدا باشد امّا ایمان به رسول خدا و امامت نباشد ایمان تبعیضی به شدت در قرآن نهی شده است «افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک الاخزی فی الحیوة الدنیا و....»[5]
3. استعانت از عقل و شرع جهت گزینش صفات نیکو
وقتی که انسان به این مرحله (کسب ایمان) دست یافت در مرحلة عمل و گزینش صفات نیکو باید از همان عقلی که خدا و توحید را برایش اثبات کرد کمک بگیرد تا کار «خوب» را از کار «بد» تشخیص بدهد، البته آنچه را در این زمینه عقل میفهمد از عقل و آنچه را نمیفهمد باید از شرع دریافت کند.[6]
4. دقت در آثار و پیامدهای اعمال
علاوه بر این باید در آثار فعل و ترک کارهای خوب و بد نیز به دقت بیندیشی تا از عواقب بد اعمال ناپسند در امان باشد، ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون»[7] مهمترین انگیزه برای کار شایسته محبت خدا و اولیاء خداست محبت الهی است که در برابر همة گناهان و جاذبههای منحرف کننده به انسان استقامت و پایداری میدهد در حدیثی قدسی آمده یا موسی حبِّبنی الی خلقی» مرا به خلق محبوب کن[8] خدا در قرآن کریم در یک آیه به صورت مختصر و مفید بهترین راهکار را ارائه میدهد میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضلّ اذ اهتدیتم...»
5. تزکیه نفس
کوتاه سخن اینکه برای مؤمنین دو راه فرض فرموده که هر دو منتهی به خدای سبحان است و مؤمنین را دستور میدهد به اینکه به خود بپردازید و از دیگران که اهل ضلالتند صرف نظر کنید و در زمرة وجود آنان قرار نگیرید و از گمراهیشان نهراسید و بدانید حساب گمراهان با پروردگار آنان است نه با مؤمنین پس بر مؤمن لازم است به کار خود و هدایت خود بپردازد و ضلالت و شیوع گناهانی که از گمراهان میبیند او را نلغزاند و مردم او را مشغول نکنند[9]
با ضمیمه کردن این آیه و آیة قد افلح من زکّها آیة 9 سورة شمس به این نتیجه میرسیم که باید برای پرداختن به خود به تزکیه نفس رجوع کنیم تا تمام رذائل را دفع نماییم.
چون بنابر اختصار است فقط اشارهای به گامهای مؤثر در تهذیب اخلاقی میشود و تفسیر آیات مورد نظر به خوانندگان گرامی محوّل می گردد.
گام اوّل توبه، آیة 8 سورة تحریم: یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً.
گام دوّم، مشارطة: و لقد کانوا عاهدوا الله من قبل لا یولّون الادبار و کان عهدالله مسئولاً.[10]
سوم، مراقبه نفس: الم یعلم بأنّ الله یری. [11]
چهارم، محاسبه: قبل از محاسبه الهی هر انسانی باید خو درا به حساب بکشد تا مبادا گناهی انجام داده باشد.[12]
[1] . سورة اعراف، آیة 179.
[2] . سورة اعراف،آیة 169.
[3] . سورة فاطر، آیة 28.
[4] . سورة یونس، آیة 24.
[5] . سورة بقره، آیة 85.
[6] . همان.
[7] .سورة روم، آیة 4.
[8] . اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح.
[9] . المیزان، ج 6، ص 238.
[10] . سورة احزاب، آیة 15.
[11] . سورة علق، آیة 14.
[12] . شرح چهل حدیث، حضرت امام خمینی، ص 6، انتشارات مؤسسة نشر آثار امام.
حسن منتظری- مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه