یونس در شکم ماهی
ترک اولی یونس، و قرار گرفتن او در شکم ماهی
حضرت یونس ـ علیه السلام ـ حق داشت که ناراحت گردد زیرا 33 سال آنها را
دعوت کرد، تنها دو نفر به او ایمان آوردند، از این رو به طور کلّی از آنها
ناامید شد و بر ایشان نفرین کرد، و از میان آنها بیرون آمد که از عذاب آنها
نجات یابد، ولی اگر او در میان قوم میماند و باز آنها را دعوت میکرد
بهتر بود، چرا که شاید در همان روزهای آخر، ایمان میآوردند، ولی یونُس که
کاسة صبرش لبریز شده بود، آن کار بهتر را رها کرد و از میان قوم بیرون آمد،
همین ترک اولی باعث شد که دچار غضب سخت الهی گردید.[1]
یونس از نینوا خارج شد و به راه خود ادامه داد تا به کنار دریا رسید. در آن
جا منتظر ماند، ناگاه یک کشتی مسافربری فرا رسید. آن کشتی پر از مسافر بود
و جا نداشت، امّا یونس ـ علیه السلام ـ از ملوان کشتی تقاضا و التماس کرد
که به او جا بدهند، سرانجام به او جا دادند، و او سوار کشتی شد و کشتی حرکت
کرد. در وسط دریا ناگاه ماهی بزرگی[2]
سر راه کشتی را گرفت، در حالی که دهان باز کرده بود، گویی غذایی میطلبید،
سرنشینان کشتی گفتند به نظر میرسد گناهکاری در میان ما است که باید طعمة
ماهی گردد. بین سرنشینان کشتی قرعه زدند، قرعه به نام یونس ـ علیه السلام ـ
اصابت کرد، حتی سه بار قرعه زدند، هر سه بار به یونس ـ علیه السلام ـ
اصابت نمود. یونس را به دریا افکندند، آن ماهی بزرگ او را بلعید در حالی که
مستحقّ ملامت بود.[3]
ماهی یونس ـ علیه السلام ـ را به دریا برد، طبق روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است:
یونس ـ علیه السلام ـ چهار هفته (28 روز) از قوم خود غایب گردید، هفت روز
هنگام رفتن به سوی دریا، هفت روز در شکم ماهی، هفت روز پس از خروج از دریا
زیر درخت کدو، و هفت روز هنگام مراجعت به نینوا.[4]
در مورد این که: یونس ـ علیه السلام ـ چند روز در شکم ماهی، روایات گوناگون
وارد شده، از نُه ساعت، سه روز تا چهل روز گفته شده است، و این موضوع به
خوبی روشن نیست.
یونس در درون تاریکیهای سه گانه: تاریکی درون دریا، تاریکی درون ماهی و
تاریکی شب قرار گرفت، ولی همواره به یاد خدا بود، و توبة حقیقی کرد، و
مکرّر در میان آن تاریکیها میگفت:
«لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛ ای
خدای بزرگ معبودی یکتا جز تو نیست، تو از هر عیب و نقصی منزه هستی و من از
ستمگران میباشم.»
سرانجام خداوند دعای او را به استجابت رسانید، و توبة او را پذیرفت و به
ماهی بزرگ فرمان داد تا یونس ـ علیه السلام ـ را کنار دریا آورده و او را
به بیرون اندازد، و او فرمان خدا را اجرا نمود.
آری یونس حقیقتاً توبه کرد و تسبیح خدا گفت و اقرار به گناه خود نمود تا
نجات یافت، و در غیر این صورت، هم چنان در شکم ماهی میماند، چنان که در
آیة 143 و 144 سورة صافّات میخوانیم:
«فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ـ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ
إِلى یوْمِ یبْعَثُونَ؛ و اگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در
شکم ماهی میماند.»[5]
[1]. بحار،ج 14، ص 393ـ395.
[2]. در مورد این ماهی بزرگ، مطالبی گفته شده مانند این که: نهنگ یا بالِن بوده است. در فرهنگ عمید آمده: «بالِن ماهی بزرگی است که دِرازی بدنش تا سی متر، و وزنش تا سی تُن میرسد، معدهاش بسیار بزرگ است که چند خروار غذا در آن جا میگیرد، برای تنفس همیشه روی آب حرکت میکند، و بیش از یک ساعت نمیتواند در زیر آب بماند. در روایتی آمده: «خداوند به آن ماهی وحی کرد که هیچ استخوانی را از یونس مشکن، و هیچ پیوندی را از او قطع نکن.» (تفسیر فخر رازی، ج 26، ص 165) ناگفته نماند که زنده ماندن یونس در شکم ماهی به اعجاز الهی است، و نمیتوان آن را از نظر طبیعی حل کرد.
[3]. صافّات، 139ـ141؛ بحار، ج 14، ص 400.
[4]. بحار، ج 14، ص 398.
[5]. تفسیر برهان، ج 4، ص 35ـ37.