معنایابی موضع اخیر رهبر معظم انقلاب
رابطه "مذاکره" با "تحریم" در یک دیپلماسی مقبول چیست؟
در نگاه رهبر انقلاب و آن هم در شرایطی که زمان برگزاری دور مذاکرات آتی هستهای در وین 4 نزدیک میشود و نگارش متن راه حل پایانی توافق ژنو آغاز میگردد، بایستهها و نبایستههایی وجود دارند که واضحتر از هر زمان دیگری، نظام ادراکی ملی و بین المللی از دیپلماسی هستهای را تصحیح میکنند.
رابطه مذاکره با تحریم در دیپلماسی مقبول
مقام معظم رهبری در بازدید دو ساعته اخیرشان از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (21/2/1393)رابطه مذاکره با تحریم در دیپلماسی مقبول همانند گذشته، تلاش کردند تا به تصحیح ادراک ملی و بینالمللی از خط مشی کشور در حوزه مذاکرات هستهای بپردازند. ایشان، فراتر از تاکتیکهای دیپلماسی هستهای که عمدتاً مطالعه، انتخاب و کاربستشان به کارگزاران این عرصه مربوط میشود، چارچوب های کلان و راهبردی را هدایت و راهبری فرموده اند. رهبری به عنوان سیاستگذار نظام اسلامی، نقشه راه سیاست خارجی را بارها تعیین، تبیین و تصحیح و گاه هم تقویت و تحکیم نموده اند.
در کنار بیانات رهبری در حوزه سیاست داخلی و لزوم باور پذیری اقتدار درونی در سطح همه مدیران و نهادها، به صورت ویژه به سیاست خارجی پرداختند. در نگاه ایشان و آن هم در شرایطی که زمان برگزاری دور مذاکرات آتی هسته ای در وین 4 نزدیک می شود و نگارش متن راه حل پایانی توافق ژنو آغاز می گردد، بایسته ها و نبایسته هائی وجود دارند که واضح تر از هر زمان دیگری، نظام ادراکی ملی و بین المللی از دیپلماسی هسته ای را تصحیح می نمایند. بخشی از بیانات رهبری در این بازدید چنین است: «من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود».
در این خصوص، توجه به نکات زیر ضروری به نظر می رسد:
الف- ابتکار در مذاکره
ابتکار به معنای آنست که دیپلماسی هسته ای ما باید بر پایه برنامه ریزی، پیش نویس و طرح ایرانی به مذاکرات هسته ای وارد شود. این رهیافت ابتکارمحور، هم در شکل و هم محتوای طرح ایرانی توافق هسته ای موضوعیت اساسی دارد. البته پیش از این نیز لزوم تدوین طرحها و پیش نویس های ایرانی مورد تاکید قرار گرفته و مدیران دخیل در مذاکرات هسته ای نیز از فعالیت گروههای مشورتی و تیم مذاکراتی خبر داده اند.
پیام ابتکاری بودن در مذاکره برای طرفهای خارجی نیز اینست که انتظار قرار گرفتن انحصاری پیشنهادها و پیش نویس های آنها بر سر میز مذاکرات، مورد پذیرش ایران نیست بلکه باید برابری در حق پیشنهاد و ارائه پیش نویس رعایت شود.
ب- گره نخوردن تحریم به مذاکره
«اینکه گفته شود، تحریم ها و فشارها هزینه دستاوردهای هسته ای است، موضوع صحیحی نیست. زیرا اگر موضوع هسته ای هم نبود، آنها بهانه دیگری می گرفتند، همانطور که اکنون و در حین مذاکرات، امریکاییها بهانه حقوق بشر را مطرح می کنند» (بیانات 20/1/1393). از همین رو، برون رفت از تحریم ها را نباید کارویژه دیپلماسی هسته ای قرار داد بلکه دیپلماسی هسته ای کارکردهائی فراتر از این مساله را باید مدنظر قرار دهد. اینکه «نیازمندیهای کشور و مسائلی نظیر تحریم، به مذاکره گره زده نشود»،(بیانات 21/2/1393) ترجمانی از همان اصول فکری و مورد تاکید رهبری در زمینه ساخت درونی اقتدار نظام است.
این نکته، درست نقطه مقابل همان چیزی است که مبنای برآورد امریکا از ایران و پایه نظام ادراکی آن کشور در مورد آستانه تحمل طرف ایرانی را تشکیل می دهد. از این رو، در کنار لزوم تغییر فضای مذاکراتی در تیم ایرانی به گونه ای که تحریم به عنوان کانون هدف گذاری دیپلماسی هسته ای قرار نگیرد، تلاش شده تا برآورد و محاسبات امریکا نیز در زمینه نسبت تحریم با خروجی های احتمالی از مذاکره پذیری ایران، به صورت اساسی متحول و دگرگون شود.
در واقع، یکی از ابعاد و محورهای این الزام (که به بایسته های خط مشی گذاری در دستگاه دیپلماسی مربوط می شود)، اینست که «مسئولان باید موضوع تحریم را به طریق دیگری حل کنند».(بیانات 21/2/1393) از این رو، مذاکرات نباید صرفاً بر اساس حصول تعلیق یا لغو تحریم ها هدف گذاری شود. معیار مناسب بودن مذاکرات و توافق های ناشی از آن، نباید تنها بر تعدیل یا لغو شدن تحریم ها متمرکز گردد بلکه معیار نهائی باید چیزی دیگر باشد. به نظر می رسد که معیار نهائی و شاخص اصلی در این زمینه، بقای حقوق ملی در عرصه هسته ای و همچنین رعایت عزت، احترام و غرور ملت ایران و نظام اسلامی است.
از این رو، حل مساله تحریم ها از طریقی دیگر (تحکیم ساخت درونی اقتدار نظام از جمله کاربست صحیح سیاست های اقتصاد مقاومتی)، یعنی خودداری از ایجاد مطالبات عمومی یا تشدید این مطالبات از حیث اثرگذاری بر خروجی های مذاکرات و توافق های احتمالی مرتبط با آن. بنابراین، قرار دادن مسائل اقتصادی در عرض آنچه به حقوق ملی و منافع حیاتی کشور مربوط می شود، با معیارهای ارزشگذاری راهبردی فوق قابل تامل خواهد بود. در واقع، اقتصاد هرچند که بسیار مهم بوده و از همین رو محوری از محورهای شعار سال 1393 هم هست، اما راه تامین و تقویت آن، نه مذاکرات هسته ای و توافق با غرب (سیاست خارجی) بلکه اتکای به خود (سیاست داخلی) است. به تعبیر رهبری: «ما در زمینه های اقتصادی نیز می توانیم با تکیه بر توانایی ها و استعدادهای درونی خود بسیاری از گره ها را باز کنیم و در قبل هم این موضوع تجربه شده است». (بیانات 21/2/1393)
در هر حال، مقدمه هر گام بلند به سمت اعتلای این مرز و بوم و نظام اسلامی آن، باور است. اینکه:
اولاً مدیرانی باورمند داشته باشیم که «ما می توانیم» را در سیاست داخلی و خارجی باور داشته و این موتور محرکه پیشرفت به سمت قله های افتخار را بکار گیرند؛
ثانیاً از «درخواست مدد و هدایت الهی غفلت نشود».(بیانات 21/2/1393)
در خصوص کاستی و آسیب در این دو بُعد است که رهبری یک مشکل جدی کشور را متذکر شده اند: عدم آگاهی از توانستن؛ مشکلی که نه تنها قبل از انقلاب در جامعه و دولت ساری و جاری بوده بلکه هنوز هم «برخی نمی دانند که می توانیم».(بیانات 21/2/1393)
ج- تغییر محاسبات در مذاکرات هستهای
در راستای متحول کردن محاسبات امریکا و برآورد آن کشور از موقعیت اقتصادی، روانی و اجتماعی ایران، تحولات در سیاست داخلی و نسبت سیاست خارجی به ویژه دیپلماسی هسته ای کشور با این مسائل، رهبری نکات بسیار مهمی را با عباراتی گزیده ولی کلیدی مطرح نموده اند که می توان به موارد زیر اشاره نمود:
مذاکره هسته ای تنها بر پایه بازی برد-برد، مقدور است: از همین روست که «مذاکره کنندگان کشورمان هیچ حرف زوری را نباید از طرف مقابل قبول کنند».(بیانات 20/1/1393). با این حال، «جبهه استکبار تلاش دارد تا ملت ایران را به زانو درآورد و وادار به عقب نشینی کند اما قطعا به این هدف نخواهند رسید». (بیانات 21/2/1393)
غیرعلاقلانه بودن توقع محدود کردن توان موشکی ایران در خلال مذاکرات هسته ای: «آنها درحالی توقع محدود شدن برنامه موشکی ایران را دارند که دائماً در حال تهدید نظامی ایران هستند، بنابراین چنین توقعی، احمقانه و ابلهانه است».(بیانات 21/2/1393)
خودآگاهی خردمندانه از ایران پساتوافق هستهای
در کنار موارد فوق که برگرفته از بیانات رهبری در 21 اردیبهشت 1393 است، محوری در رابطه با اصلاح نگاه ملی به «ایران بعد از توافق جامع هسته ای» نیز قابل رصد و واکاوی است.
در این رابطه در کنار دگرگونی برآوردها و محاسبات راهبردی امریکا در ارتباط با مذاکرات، اصلاح برآوردهای خودی از «شرایط پساتوافق» یعنی اوضاع و احوال بعد از حصول توافق در مرحله پایانی برنامه اقدام مشترک نیز ضروری است. در واقع، انتظار خاتمه یافتن دشمنی ها علیه ایران، دور از واقعیت است: زیرا «تا وقتی که ملت ایران بر اسلام و قرآن و هدف های والای خود پای می فشارد، دشمنی های جبهه استکبار ادامه خواهد داشت». (بیانات 21/2/1393) بنابراین، در کنار مذاکرات هسته ای و بعد از آن هم این دشمنی ها ادامه خواهد یافت و سیاست داخلی و خارجی کشور باید با درک آینده پژوهانه و آگاهی از این شاخص آینده های ثابت و قطعی، برخورد با دشمنان را در محیط بین المللی تعریف کند.
منبع: سایت امامت جمعه