اپلیکیشن آدینه اَرَد
برای android
اپلیکیشن khamenei.ir
برای android
اپلیکیشن khamenei.ir
برای iOS

آدینه | پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد
آدینه | پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد

حجة الاسلام والمسلمین سیدرضا شاهچراغ :: امام جمعه بخش ارد
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

پیام های کوتاه
آیه روز

حدیث منتخب
اوقات شرعی اَرَد
لوگوهای حمایتی
لینک دفتر مراجع تقلید و علماء عظام

مدفن حضرت زینب سلام الله علیها

| پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۲۳ ب.ظ
علت اصلی اختلاف در محل مزار حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ ، اشتراک نام آن بانوی مجلله با بانوان دیگری است که آنها نیز زینب نام دارند و در کنیه و بعضاً نسب با آن حضرت مشترکند. اینک آنها را بررسی می‌کنیم: می‌دانیم که فرزندان امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌السّلام ـ همه از یک مادر نبوده‌اند هرچند نام برخی از آنها یکی بوده است. از جمله امیرالمؤمنین ـ علیه‌السّلام ـ سه فرزند داشتند به نام زینب، نخستین آنها فرزند حضرت فاطمه ـ علیها‌السّلام ـ و زینب کبری خوانده می‌شد. هرچند زینب کبری ـ علیهاالسلام ـ ، ملقب به ام‌کلثوم بود، امّا شهرت او به همان زینب کبری بوده نه ام‌کلثوم. حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ با پسرعمویش عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب، ازدواج کرد و از این پیوند صاحب چند فرزند شد که عبارتند از: علی، عون‌اکبر، عباس، محمد، أم‌کلثوم.[1] زینب دیگر نیز که زینب وسطی نامیده می‌شد، ملقب به ام‌کلثوم بوده و در زمان حیات امیرالمؤمنین ـ علیه‌السّلام ـ از دنیا رفته اند.[2]
زینب صغری نیز فرزند سوم امیرالمؤمنین ـ علیه‌السّلام ـ بود، که از مادری ام‌ولد به دنیا آمد و با پسر عمویش محمد بن عقیل ازدواج کرد. او سه فرزند به دنیا آورد به نام‌های قاسم، عبدالله و عبدالرحمن. زینب صغری که او هم ام‌کلثوم نامیده می‌شد، در مدینه وفات یافت.[3]
زینب دیگری هم در مدینه رحلت کرد همان‌جا مدفون شد و او زینب دختر رسول‌خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ بود. ایشان فرزند خدیجه ی کبری بود و در زمان حیات رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در سال هشتم هجرت در مدینه چشم از جهان فروبست.[4]
زینب بنت یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید الأبلج بن الحسن السبط بن علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السّلام ـ ، نیز بانوی دیگری است که با زینبات نامبرده خلط شده است.[5] از منابع تاریخی ظاهراً فقط صاحب تحفة الاحباب از ایشان یاد می‌کند و می‌گوید: «من در سال 1340 ق در سفری که به مصر داشتم،‌ مزار او رادر آن سامان زیارت کردم. «پس از مؤلف تحفة الاحباب، ناسخ التواریخ نیز آن را به نقل از همین کتاب، تکرار می‌کند.[6]
نسبت به محل مزار بانو زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ مجموعاً سه نظریه وجود دارد که یک به یک آنها را بررسی می‌کنیم.
1: بقیع در مدینه در کنار مزار عبدالله بن جعفر؛[7]
2: در راویه محلی نرسیده به دمشق در شام در کنار مزار عبدالله بن جعفر؛[8]
3: در مصر.
کسانی که قائل به نظریه نخست هستند، مانند صاحب اعیان الشیعه دلیل خود را عدم الدلیل ذکر می‌کنند و می‌فرمایند: «ما دلیلی نداریم که حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ بعد از این‌که از شام به مدینه بازگشتند دوباره از مدینه خارج شده باشند بنابراین لازم می‌آید که ایشان در مدینه دفن شده باشند».[9]
این سخن صحیح نیست؛ زیرا در روایتی از مصعب بن عبدالله نقل شده است که وقتی عبدالله بن زبیر به بهانه خونخواهی حسین در مکه قیام کرد و یزید را از خلافت خلع نمود و مردم را علیه وی برمی‌انگیخت، این خبر به اهل مدینه رسید و در آنجا هم حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ خطبه‌ای خواندند و مردم را به قیام علیه یزید تحریض کردند. خبر این سخنرانی به عمرو بن سعید، گماشته ی یزید، رسید؛ و او نامه‌ای به یزید نوشت و او را از این مسأله مطلع کرد. یزید در پاسخ‌نامه دستور داد که حضرت زینب ـ سلام‌الله علیها ـ را از مدینه اخراج کنند تا از آنجا به هر سرزمین دیگری که می‌خواهد برود و آنجا سکنی گزیند. حضرت زینب ـ سلام‌الله علیها ـ در برابر این دستور مقاومت می‌کنند؛ امّا با مشورت و اصرار بانوان بنی‌هاشم به ویژه زینب بنت عقیل، تصمیم می‌گیرند که از مدینه به سرزمینی امن هجرت کنند و با شماری از بانوان بنی‌هاشم از آنجا بار سفر را می‌بندند.[10] روایات دیگری نیز با همین مضمون وجود دارد که می‌تواند بر این امر صحه بگذارد.[11]
بنابر آنچه گفتیم معلوم شد که حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ از مدینه خارج شدند امّا این‌که آیا به شام سفر کردند یا مصر، در سخنان بعدی خواهیم گفت.
عده‌ای دیگر همچون مرحوم شیخ بهایی و پیروان ایشان معتقدند که حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ در راویه در کنار مزار عبدالله بن جعفر در شام مدفونند. اینان علت هجرت بانو به شام را چنین بیان می‌کنند که در آن هنگام قحطی و گرسنگی سختی بر مدینه چنگ انداخت و در کنار آن امراضی چون وبا و طاعون جان بسیاری از مردم را گرفت. عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب نیز شخص ثروتمندی بود، حتی باغ‌ها، مزارع و روستاهایی در شام داشت. امّا ثروت‌ کلان او با سخاوتش در آمیخته بود و برای نجات مردم از گرسنگی تمامی دارایی خود در مدینه را از دست داد لذا پس از مدتی وقتی خود دچار فقر و تهیدستی شد، برای نجات خویش و حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ آهنگ سفر کرد و با حضرت به شام آمد تا اموال خود را در آن سامان مورد استفاده قرار دهد؛ امّا متأسفانه پس از مدتی زندگی در دمشق در محلی به نام راویه بانو زینب کبری رحلت کردند و همانجا به خاک سپرده شدند و مزار ایشان در کنار مزار عبدالله که او نیز در همانجا مدفون شد، قرار دارد.
این نظریه هم با توجه به دلایلی چند چندان قوی به نظر نمی رسد:
1. براساس نظر مشهور و تاریخ‌نگاران معتبر، مزار عبدالله بن جعفر در حجاز است و در منابعی همچون عمدة الطالب، الاستیعاب، اسدالغابة، الاصابة و... آمده است که عبدالله در مدینه وفات کرد و در بقیع دفن شد.
2. این‌که حضرت زینب ـ سلام‌الله علیها ـ به دلیل قحطی و گرسنگی و فرار از وبا و... همراه عبدالله به شام آمده باشد، ریشه تاریخی ندارد، بلکه صرفاً یک حدس و استنباط از سوی برخی تاریخ‌نویسان است؛ زیرا همین که دیده‌اند مزار موجود در راویه در خارج از دمشق مربوط به زینب است، ذهنشان از زینب به فرد اکمل آن یعنی زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ متبادر شده است، و خواسته‌اند برای علت حضور حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ در آنجا دلیلی از پیش خود مطرح سازند و وجهی بتراشند.
3. هیچ مورخی نگفته است، عبدالله بن جعفر در خارج از شام (راویه) باغ و مزارع و روستا و... داشته است، تا این‌که بخواهد به آن دیار هجرت کند و به کار آن بپردازد.
4. به فرض آن‌که عبدالله در شام باغ و بستانی داشته باشد، چه انگیزه ای وجود دارد که ایشان همسرش حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ را هم به آنجا بیاورد. زینبی که پیش از آن در لباس اسارت به شام آمده بود و به صورتی نامناسب همراه برادرزاده‌اش امام زین‌العابدین ـ علیه‌السّلام ـ به دربار یزید خوانده شده بود. آیا اصلاً‌ می‌توان تصور کرد که زینب ـ سلام‌الله علیها ـ با آن همه مصیبتی که در شام دید، باز هم به آنجا رغبتی داشته باشد. اگر دلیل آمدن به شام گرسنگی و قحطی بود می‌توانست از راهی‌ ساده‌تر این مشکل را حل کند. و علاوه بر این چرا فقط حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ را به شام آورد و بقیه اهل و عیالش را با آن گرسنگی‌ها و قحطی‌ها در حجاز رها کرد؟!
بنابراین با توجّه به ادله‌ای که بیان کردیم، دلیل حضور حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ در شام را نمی‌توان به نحوی که گفته‌اند بپذیریم، بلکه می‌توانیم آن را به گونه‌ای دیگر اثبات کنیم. اگر به خاطر داشته باشید پیش از این گفتیم که حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ به دستور یزید لعنةالله علیه از مدینه تبعید شدند.[12] معنای این سخن آن است که باید دلیل حضور حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ در شام را اقامت اجباری به دستور یزید دانست، نه هجرت ناشی از قحطی و همراهی با همسرش عبدالله بن جعفر و... چنان‌که پیش از این آنها را پاسخ گفتیم. بنابراین می‌توان نظریه ی دوم را فی‌الجمله به تقریری که بیان شد پذیرفت.
امّا نظریه سوم، که قول ضعیفی است و تنها در کتاب اخبار الزینبات روایاتی دال بر هجرت حضرت زینب کبری ـ سلام‌الله علیها ـ به مصر وجود دارد که اکثراً مرفوعه و ضعیف است، [13] و احتمالاً در اخباری هم که در این کتاب ذکر شده میان زینب بنت یحیی، و زینب بنت علی ـ علیه‌السّلام ـ خلط شده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اخبار الزینبات، نویسنده: یحیی بن حسن، ترجمه سید جواد نجفی.
2. اعیان الشیعه، جلد 7،نویسنده: سید محسن امین.

پی نوشت ها:
[1] . ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410 ق، ج 8، ص 340؛
عزالدین جزری، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج7، ص130.
[2] . ابی الحسین یحیی بن حسن بن جعفر بن اعرج بن حسین بن زین‌العابدین، اخبار الزینبات، نسخه خطی، بی‌تا، بی‌نا، ص 123.
[3] . اخبار الزینبات، ص 125.
[4] . عزالدین جزری، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج7، ص130.
[5] . سید محسن امین، اعیان‌الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1403 ق، ج7، ص142.
[6] . سپهر، میرزا عباس قلی خان، ناسخ التواریخ، چاپ بمبئی، ص 65، (به نقل از اعیان‌الشیعه).
[7] . سید محسن امین.همان.
[8] . بهایی، به نقل از نهضة الحسین، ص 97 و وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص 140.
[9] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج7، ص140.
[10] . اخبار الزینبات، همان، ص 115.
[11] . همان، ص 117.
[12] . ر.ک: اخبار الزینبیات ،همان ،ص 4 .
[13] . اخبار الزینبات، همان ،ص120.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی