رد الشمس
یکى از کراماتی که برای حضرت علی علیه السلام نقل شده است «ردالشمس» است که دو مرتبه براى آن حضرت اتفاق افتاده است: یکى در زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله و دیگرى پس از آن حضرت.
شرح رویداد نخست
هاشم رسولی محلاتی در کتاب زندگانی محمد صلی الله علیه وآله این داستان را یکی از حوادث سال هفتم هجری دانسته و شرح آن را مطابق با نقل احقاق الحق از مشکل الآثار علامه طحاوی که او به سند خود از اسماء بنت عمیس روایت کرده است چنین می آورد:
روزی هنگام عصر رسول خدا(ص)سرش را در دامان علی(ع)نهاد و حالت وحی بر آن حضرت عارض شد و طول کشید تا غروب شد و علی نماز عصر نخوانده بود اما به احترام پیغمبر نتوانست از جا برخیزد و چون پیغمبر برخاست به علی(ع)فرمود: آیا نماز عصر خوانده ای؟عرض کرد: نه.
پیغمبر دعا کرده گفت:
«اللهم ان علیا کان فی طاعتک و طاعة رسولک فاردد علیه الشمس »
[پروردگارا علی(بنده تو)در راه اطاعت تو و فرمانبرداری رسول تو بوده پس خورشید را برای او بازگردان. ]اسماء گوید: در این وقت خورشید را دیدم که بازگشت و دیوارها را دوباره آفتاب گرفت تا علی(ع)وضو گرفت و نمازش را خواند، آن گاه غروب کرد.
کتاب احقاق الحق علاوه بر این نقل، داستان «ردالشمس » را از بیست نفر از بزرگان اهل سنت با اختلاف مختصرى از اسماء بنت عمیس، ابورافع، ام سلمه، جابر، ابوسعید خدرى، ابوهریره نقل نموده است [۱]
واقعه دوم ردالشمس
این واقعه پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله، هنگامى واقع شد که حضرت على علیه السلام در بابل حضور داشت و مى خواست از فرات عبور کند. در این هنگام، وقت نماز عصر فرا رسید و آن حضرت بلافاصله به همراه گروهى از اصحاب خود نماز عصر را به جماعت خواند، ولى از آن جا که بسیارى از یاران حضرت مشغول عبور دادن مرکب ها و توشه خود از رود فرات بودند، نماز عصرشان قضا شد و از خواندن نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند.
اصحاب در این خصوص با آن حضرت گفتگو کردند. حضرت على علیه السلام که اصحاب خود را آن گونه نگران دید، از خداوند متعال درخواست کرد تا خورشید را به محل پیشین خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند خداوند متعال دعاى او را اجابت کرد و خورشید را در افق وقت عصر ظاهر گردانید، آن هنگام که مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشید غروب کرد.[۲]
قضیه ردالشمس ممکن است براى برخى قابل هضم نباشد و بگویند چگونه ممکن است این کره عظیم آسمانى از مسیر گردش خود برگردد و...; اما باید توجه داشته باشیم که این مسأله به صورت کرامت و اعجاز انجام گرفته است و روایات فراوانى در کتب اسلامى درباره وقوع چنین اعجازى نقل شده است که در حد شهرت مى باشد.[۳]
معجزات دیگرى نیز از حضرت على علیه السلام نقل شده است; مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن بیماران، خبر دادن از غیب، سخن گفتن با حیوانات، و... که در این مقام مجال بیان آن ها نیست.[۴]
پانویس
- ↑ احقاق الحق، سید نور الله مرعشی با تعلیقات سید شهاب الدین مرعشی، ج5، ص521تا 540
- ↑ ارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 345 ـ 347، (نشردارالمفید); مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانى، ج 1، ص 194 ـ 205، ح 115، (نشر مؤسسة المعارف الاسلامیة).
- ↑ ر.ک: الغدیر، علامه امینى، ج 3، ص 141 ـ 126، ش 11، (دارالکتب العربى، بیروت).
- ↑ ر.ک: عیون المجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص 4 ـ 6، (المطبعة الحیدریه، نجف); مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانى، ج 1، ص 45 ـ 549; بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 41، ص 166 ـ 191، (ابواب معجزات باب 109)، (مؤسسة الوفا، بیروت).
منابع
- کتاب پرسمان علوی، مؤسسه آموزشى ـ پژوهشى مذاهب اسلامى با همکارى ستاد پاسخگویى به مسائل مستحدثه دینى(2 شهریور 1391)
- هاشم رسولی محلاتی، زندگانی محمد صلی الله علیه و آله
- احقاق الحق، سید نور الله مرعشی با تعلیقات سید شهاب الدین مرعشی