پاسخ رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی
پس
از ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی در
حرم مطهر رضوی به سؤالات و ابهاماتی که در این باره مطرح شده بود پاسخ
دادند.آنچه در ادامه می آید پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاع رسانی
KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است: یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما
است ــ این آن جنبه ی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری
از کشورها، امروز با توجّه به این تکانه های اجتماعی و زیروروشدن های
اقتصادی ای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با
شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتاده اند. پس مطلب اوّل اینکه این
حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه ی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما
نیست. این اقتصاد درون زا است. درون زا است
یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این
نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درون زا به این معنا
است. درون گرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی،
به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در
خود کشور؛ نه، درون زا است، امّا برون گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل
دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون زا
است، امّا درون گرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در
همین زمینه ها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا
کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور
کنند». انواع و اقسام تحلیل ها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این
راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای
افکار عمومی مان روشن باشد. این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی
مطرح میشود، مردم بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست،
اقتصاد مردمی است؛ با اراده ی مردم، سرمایه ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا
میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی
ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه ریزی، زمینه سازی، ظرفیّت سازی، هدایت و
کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛
امّا دولت ـ به عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک
میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی
بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها
کمک میکند. بنابراین آماده سازی شرایط، وظیفه ی دولت است؛ تسهیل میکند. چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانش
بنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه
میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این
اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در
اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربه ها و مهارتها ـ تجربه های صاحبان صنعت، تجربه
ها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و
میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانش محور، معنای آن
این نیست که عناصر با تجربه ی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی
کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده اند، اینها نقش ایفا نکنند؛
نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده ی اینها است. این اقتصاد، عدالت محور است؛ یعنی تنها
به شاخصهای اقتصاد سرمایه داری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ
اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید
ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایه داری
مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا
میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول
نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ
یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به
شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه
میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این
برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را
افزایش دادن است. در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین
راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که
ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است،
یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال
همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم سازی، محکم سازی پایه های اقتصاد؛
این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد
بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل. پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً،
حتماً ممکن است؛ چرا؟ به خاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوق
العاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها
چیزهایی است که آمارهای عجیب و غریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه می
بینند. یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی
انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگ ترین ظرفیّت های کشور
ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده
سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک
ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانش آموخته ی دانشگاه ها را داریم؛ ده میلیون
از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغ التّحصیل شدند. همین
حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغ
التّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، 25
برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع
شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده 25 برابر؛ امروز ما
این تعداد دانشجو و فارغ التّحصیل داریم. علاوه ی بر اینها، میلیونها نیروی
مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای
مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن
دستگاه های ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از
وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد
صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل
جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا
کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها
گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای
جنگ، در صفوف مقدّم، بعضی هایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساخت وساز
کردند، ساخت وسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیب وغریبی که در جنگ به درد
نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، به
وسیله ی همین نیروهای مجرّب و ماهر به وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم
در کشور ما الی ماشاءالله؛ تحصیل کرده نیستند، امّا تجربه و مهارتی دارند
که گاهی از تحصیل کرده ها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی
از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم. یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع
طبیعی است. من سال گذشته در همین جا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و
گاز ما در دنیا درجه ی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران، بر
روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه ی کشورهای دنیا ــ شرق و
غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی
درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای
ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیره های گازی ما افزایش پیدا
کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره ی منابع انرژی ــ که
همه ی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از
نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه ی بر این، معادن طلا و معادن
فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای
قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند
ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است. ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛
ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفت وآمد دارند. حمل و نقل
ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب
به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایه های
ما، در حدود 370 میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و
همسایه ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه
بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار 75 میلیونی که برای هر اقتصادی، یک
چنین بازاری بازار مهمّی است. یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد،
زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری است؛ نرم افزاری مثل این سیاستهای اصل
44، سند چشم انداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین
زیرساخت های گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها
زمینه های بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک
کشور است. خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود
از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست
نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست.
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانسته ایم به نقطه های
بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال
آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در
مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به
روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین حال، ما در نانو
پیشرفت کردیم، در هسته ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم،
در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن،
پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه
ها و عرصه های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر
عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم.
چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را
موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه کار میتوانیم بکنیم. اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت
کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه ی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید
از تولید ملّی حمایت کنند. چه جوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت
قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت
اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام
بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند. دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که
تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟
به این معنا که بهره وری را افزایش بدهند. بهره وری، یعنی از امکاناتی که
وجود دارد حدّاکثر استفاده ی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با
دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهره وری است؛
از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام
میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایه گذاری میکند،
سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینه های تولید
را کاهش بدهند؛ بعضی از بی تدبیری ها، بی سیاستی ها موجب میشود هزینه ی
تولید برود بالا، بهره وری سرمایه و کار کم بشود. سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت
تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایه
ای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راه هایی به کار
بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند
میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو
بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایه های کم، چه
سرمایه های افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند. بعدی، مردم در همه ی سطوح، تولید ملّی را
ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در
همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّه ای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند،
امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان
من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید به جای جنس تولید خارجی، هم
به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده اید، هم کارگر ایرانی را وادار
کرده اید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن
کننده ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز به روز افزایش خواهد
داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش داده اید. در
گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس
که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن
رغبت داشتند؛ این باید برگردد و به عکس بشود. 1. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
2. اقتصاد مقاومتی درون زا به چه معناست؟
3. آیا درون زایی اقتصاد مقاومتی همان درون گرایی اقتصاد است؟
4. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
5. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می شود؟
6. با توجه به برنامه های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
7. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّق پذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
8. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
9. آیا با وجود تحریم های اقتصادی می توان از ظرفیت های کشور استفاده کرد؟
10. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟