داستان قرآنی/نگارش قرآن در فرهنگ ایرانیان
در گذشته های نه چندان دور،درست زمانی که هنوز در ایران صنعت چاپ جایگزین نسخهبرداری دستی از روی کتابها نشده بود،برخی از ایرانیان قرآن دوست،به ویژه آنان که از لحاظ مالی توانایی بیشتری داشتند،برای داشتن نسخهای از قرآن کریم،به نساخان (نسخه برداران) سفارش میدادند تا نسخهای از قرآن را با خط خوش برای ایشان به نگارش درآورند.برخی متدینان نیز به منظور وقف قرآن به مکانهای مقدس یا هدیه دادن آن به دوستان و بستگان ویا آموزش قرآن به فرزندان خود دستور میدادند نسخهای کامل یا بخشی از آن (مانند عم جزو) را برای آنها بنگارند.
برخی از افرادی که اقدام به نوشتن یا نویساندن (سفارش نوشتن به نساخ) قرآن میکردند،این کار را به احادیث معصومان (ع) منسوب میساختند و این عمل را از باب صدقه جاریه به انجام میرساندند.با نگاهی به احادیث رسیده از پیشوایان معصوم درباره; انواع صدقههای جاریه و اعمالی که ثواب آن پس از مرگ هم به انسان میرسد،در مییابیم که یکی از مؤلفههای ثابت صدقات جاری،قرآنی است که از انسان به یادگار میماند و بازماندگان و دیگران از روی آن به قرائت قرآن میپردازند.این احادیث به طور گوناگون از گویندگان مختلف نقل شده است.مستوفی در خاطراتش درباره; این رسم میگوید:پدرم رسم داشت قرآن زیاد میداد مینوشتند.شاید نظرش در این کار به حدیث نبوی بوده است که میفرماید:پنج طایفهاند که بعد از مرگ هم در نامه عملشان ثواب مینویسند،کسی که مسجد بنا کند،کسی که چاه آبی دایر کند،کسی که درختی بکارد،کسی که قرآنی بنویسد و بالأخره کسی که اولاد صالحی از خود باقی گذارد.پدرم قنات زیاد دایر کرده و درختکاری کرده و مسجد هم زیاد ساخته بود.مقصود از این قرآن نویساندنِ زیاد،مسلماً درک ثواب چهارمی بود.در هر حال به هر یک از ماها دو قرآن خطی عالی رسید.(شرح زندگانی من،مستوفی، ج1،ص464)
اگر بخواهیم گذشته; نگارش قرآن را بدانیم،باید گفت:موضوع نگارش قرآن کریم از زمانی مطرح شد که پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) به نبوت برانگیخته شد و قرآن کریم بر وجود شریفش نازل گردید.علاقه مسلمانان به حفظ و یادگیری ایات قرآن و در دست داشتن نوشتههای آن و دستور پیامبر اکرم مبنی بر کتابت قرآن و گماردن عدهای خاص بر این کار، نخستین حرکتها را برای نگارش قرآن به وجود آورد.پس از رحلت پیامبر اکرم این حرکت ادامه یافت و با جمعآوری تمام قرآن وارسال آن به همه; سرزمینهای تحت اداره ومرتبط با اسلام،شتاب بیشتری یافت.
از آن پس،داشتن نسخهای کامل از قرآن کریم برای هر مسلمان لازم مینمود و برخی از مسلمان مؤمن دست به استنساخ قرآن کریم زدند؛چرا که نگارش کلام وحی امری مقدس بود و مسلمانان بر آن باور بودند که نگارش قرآن کریم یا بخشی از آن،مستوجب ثواب و پاداش از طرف خداوند است.کسانی هم که به هر دلیل توانایی نگارش قرآن را نداشتند،با سفارش به یکی از نسخهبرداران،نسخهای از قرآن را برای خود تهیه میکردند.کار نگارش قرآن تا زمانی که صنعت چاپ جای نسخهبرداری دستی را گرفت،امری معمول و رایج بود.روند نگارش قرآن کریم توسط خوشنویسان و نسخهبرداران،پس از فراگیر شدن صنعت چاپ دچار دگرگونی شدیدی گردید.امروزه نگارش سنتی قرآن کریم،به عنوان کاری نمادین،فردی یا جمعی و گاه در مراسم و همایشی ویژه به انجام میشود.برخی از خوشنویسان نیز برای درک ثواب این کار و ماندگاری اثر و درج نام خود به عنوان نویسنده; قرآن،به نگارش قرآن مبادرت میورزند.نویسندگان قرآن
نگارش قرآن نخست یک حرکت مذهبی،یا برای رفع نیاز به داشتن نسخهای از قرآن بود،اما به تدریج و با شکلگیری کار نسخهبرداری به عنوان یک شغل به گونه; دیگری درآمد.بنابراین با گذشت زمان نگارش قرآن در انحصار گروهی خاص که از نعمت خط زیبا برخوردار بودند ویا کسانی که به هر ترتیب نسخهبرداری از روی کتابها را به عنوان شغل خود انتخاب کرده بودند،قرار گرفت.
تعداد کسانی که در طول تاریخ اسلام قرآن را با قلم خود نگاشتهاند،بسیار است.اکنون فقط نامهای کاتبانی را در دست داریم که نسخههای خطی قرآن ایشان بر جای مانده است.معمولاً نویسندگان ونسخهبرداران در پایان قرآنها و کتابهای دیگر نام ونشان خود و سفارش دهنده و تاریخ نگارش را ثبت میکردند.برخی پژوهشگران در صدد برآمدند تا فهرستی از نامهای قرآن نویسان فراهم آورند. کتاب «قرآن نویسان و گزیده; قرآنهای نفیس ایرانی» نوشته; آقای محمد علیدوست از این دست است.وی در این کتاب به معرفی نسخههای خطی قرآن و نویسندگان آنها پرداخته است.
مرحوم عبدالله مستوفی در کتاب خاطرات خود،گاه به مناسبت از نگارش قرآن سخن به میان میآورد و از سه تن از قرآن نویسان مشهور نام میبرد او میگوید:«میرزا مهدی کاتب» یکی از قرآن نویسهای پدرم بود که خط نسخ را خوب مینوشت.(شرح زندگانی من،مستوفی، ج3،ص119)
در میان اصفهانیها،ملاعبدالله رنانی،قرآن نویس مشهور که هر دو ماه یک قرآن مینوشته،به حاضرجوابی و بذلهگویی معروف است.ملا صبحها نیم جزو قرآن خود را که وسیله; معاشش بوده،در ظرف یکی دو ساعت مینوشته است. (شرح زندگانی من،مستوفی، ج3،ص474)
صادق ملا رجب اصفهانی مردی متنسک و مقدس و قرآن نویس بود و به قول اصفهانیها اهل هیچ شیلهپیلهای نبوده است.(شرح زندگانی من، مستوفی، ج1،ص524)
انگیزههایی را که سبب گردیده مقوله استنساخ،در قلمرو فرهنگ جهان اسلام شایع شود،میتوان در سه حوزه; عقیده، علاقه به خِرَد و تحصیل دانش،و نیز به اعتبار امور اقتصادی و معیشتی مورد دقت قرار داد.عقیده و ایمان،یکی از انگیزههای جدّی در قلمرو استنساخ کتابهای مقدس و مذهبی محسوب میشود.در طول تاریخ تمدن اسلامی کم نبودهاند کسانی که حتی حُسن خط را بهسبب همین انگیزه فرامیگرفته به استنساخ متون مذهبی پرداختند.آنان مسئله; تبرّک و تیمّن جستن را انگیزه; اصلی خویش در استنساخ دانسته و استنساخ کتابی از کتابهای مقدس و مذهبی را از جمله; آرزوها و آمال خویش برشمردهاند.از آنجا که استنساخ کتابهای مقدس مانند قرآن،کتب ادعیه و …. و نیز نگارشهای حدیثی مانند کتب اربعه از جهت تبرّک جستن و از وجه توجه به اجر و پاداش اخروی مدّ نظر همه طبقات اجتماعی در جهان اسلام بوده است،بسیاری از فضلا و دانشمندان پیوسته نسخههای متعدد این دسته از کتب را استنساخ کردهاند.
استاد «محمد نعمتی» یکی از قرآن نویسان معاصر در سخنانی از پدرش به عنوان بزرگترین مشوّق خود برای نگارش قرآن یاد میکند و میگوید:«پدرم اگرچه روشندل بود،اما حفظ قرآن در سینه از او انسانی بزرگ ساخته بود که دوست داشت من قرآن را تحریر کنم».
وی با بیان این که قرآن جای پای خداست،اضافه میکند:«قرآن نویسی را برای یافتن خدا شروع کردم».استاد نعمتی با اشاره به تلاشهای خود میگوید:سال ها قبل قرآنی را شبانه مینوشتم که هر جزء قرآن را در یک صفحه قرار داده بودم و این جز با لطف خدا ممکن نشد.وی توجه خدا را بر سلطنت در عالم ترجیح می دهد و اضافه میکند:همواره توفیق خود را از خدا خواستم و تا به امروز خداوند عزت داد تا کاتب کلامش باشم.
برخی از نویسندگان نیز رکوردهای خوبی را در این زمینه از خود به جای گذاشتهاند.برای نمونه «نجمالدین محمود» در طول عمر خود نزدیک به1000 نسخه از قرآن مجید را استنساخ کرده است.بهتصریح «ابن خلّکان»،ابوالفوارس حسینبن علیبن حسین،معروف به «خازنالکاتب »500 نسخه از قرآن را نوشته است.همچنین در جهان اسلام مراکزی وجود داشته که همّت خود را در راه استنساخ متون مقدس صرف کردهاند.گفتهاند در یک زمان فقط در یکی از مراکز فرهنگی قرطبه 170 نفر زن به استنساخ قرآن اشتغال داشتهاند.
پدیدآورنده: سیدمحسن موسوی آملی