منم در سفره دارم هفت سین را ، ولی تواَم شده با داغ زهرا بود سین نخستین سیلی کین ، به روی مادرم با دست سنگی ببین بر سفره سین دومم را ، که سویی نیست در چشمان زهرا بگویم سین سوم تا بسوزی ، که مادر سوخت بین کینه توزی ازین ماتم دل حیدر غمین است ، که سین چارمم سقط جنین است به روی سفره سین پنجم این است ، سر سجاده اش زینب حزین است شده سفره پر از اشک شبانه ، ششم سین،مانده سوت و کور خانه چه گویم ای عزییز ازسین آخر ، بود آن، سینه ی مجروح مادر
پاسخ:
ان شاء الله بهار شما زهرا پسند باشد
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بود سین نخستین سیلی کین ، به روی مادرم با دست سنگی
ببین بر سفره سین دومم را ، که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی ، که مادر سوخت بین کینه توزی
ازین ماتم دل حیدر غمین است ، که سین چارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است ، سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه ، ششم سین،مانده سوت و کور خانه
چه گویم ای عزییز ازسین آخر ، بود آن، سینه ی مجروح مادر