سالی که گذشت
1- انتخابات ریاست
جمهوری در خردادماه سال 92 با حضور 72/7 درصدی مردم را می توان اولین رخداد
مهم سال تلقی کرد. حضور 72/7 درصدی با توجه به تبلیغات گسترده و پرحجم
دشمنان بیرونی که از دو سال قبل آغاز شده و در ماه های منتهی به خرداد 92
شدت و شتاب بیشتری گرفته بود، یک حماسه بزرگ سیاسی بود. اما، انتظار آن بود
که در سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» پاره دیگر انتظار سال نیز تحقق
پیدا کند که نکرد. بار اصلی در برنامه ریزی، سیاستگذاری و نهایتا اجرای یک
طرح جهشی در اقتصاد کشور که شایسته حماسه اقتصادی باشد بر دوش دولت بوده و
هست. اما، بسیاری از دولتمردان محترم، با صراحت اعلام می کردند که گشایش
اقتصادی را در سیاست خارجی جستجو می کنند و با خوشبینی افراطی بر این باور
بودند که بدون تعامل با آمریکا، نمی توان از دشواری های اقتصادی پیش روی
عبور کرد! با وجود دیدگاه یاد شده در میان دولتمردانی که سیاستگذاری
های اقتصادی را در اختیار داشتند، خلق حماسه اقتصادی ناممکن بود و برای
تحقق آن بایستی این دیدگاه انحرافی و آسیب رسان در عمل ناکارآمدی خود را
نشان می داد. روند مذاکرات هسته ای و برخوردهای باج خواهانه و کینه توزانه
آمریکا و متحدانش کمترین تردیدی باقی نگذاشت که دولتمردان محترم در توهم
بوده اند و در پی «آب» به سوی «سراب» رفته اند. اثبات ناکارآمدی دیدگاه
مورد اشاره دستاورد بزرگی بود که زمینه های لازم برای بازگشت به درون و
بهره گیری از ظرفیت های اقتصادی بر زمین مانده را در بستر و چارچوب دقیقا
تعریف شده «اقتصاد مقاومتی» فراهم آورد. برخورد خصمانه آمریکا، هر چند که
ناخوشایند بود ولی اگر صورت نمی پذیرفت، هنوز هم برخی از مسئولان محترم از
«شتر مجنون» انتظار داشتند که آنان را به کوی «لیلی» برساند! 2- مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای 5+1 یکی دیگر از
رخدادهای مهم سال 92 بود. قبل از شروع این مذاکرات دو دیدگاه متفاوت - و
بلکه متضاد- در عرصه سیاسی کشور وجود داشت. دیدگاهی که آمریکا را قابل اعتماد می دانست و با چشم بستن
بر جنایات بی وقفه آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی، بر این باور بود
که چالش هسته ای بیش از 10 ساله ریشه در بی اعتمادی آمریکا به فعالیت هسته
ای کشورمان دارد و با بی انصافی غیرقابل توجیه، ریشه کینه توزی های دشمن
نسبت به ایران اسلامی را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران - بخوانید
ایستادگی سی و چند ساله در برابر زورگویی ها و باج خواهی های آمریکا - آدرس
می دادند! آنها با ژست سیاستمداران واقع بین! بی اعتمادی نسبت به آمریکا و
متحدانش را «تابو» یعنی «تصور موهوم»! معرفی می کردند و بعد از سفر
نیویورک، فاتحانه در رسانه های تحت اختیار خود تیتر زدند که «تابو شکست»!
ولی در جریان توافق ژنو به گواهی متن توافقنامه، امتیازهای نقد داده و حتی
وعده نسیه هم نگرفته بودند. اما، باز هم بر دیدگاه قبلی خود اصرار می
ورزیدند که این توهم خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت، فرو ریخت و بار
دیگر - و برای چندمین بار - دیدگاه دیگر یعنی دیدگاه سی و چند ساله مردم و
نظام به اثبات رسید که «آمریکا قابل اعتماد نیست» و حق با امام راحل ما(ره)
و خلف حاضر او بوده و هست که «آمریکا شیطان بزرگ است» و «با شیطان نباید
دست داد» و... اثبات این واقعیت که «آمریکا قابل اعتماد نیست» را بایستی
یکی از بزرگترین دستاورد مذاکرات هسته ای سال 92 دانست. این دستاورد بزرگ،
نقشه راه دشمن را که بدون درک و فهم دقیق از آن نمی توان حرکت موفقی داشت،
روشن تر و دقیق تر از همیشه پیش روی مردم و مسئولان نظام گذاشت. نسل های
چهارم و پنجم انقلاب که شاید تحت تأثیر گزارش ها و اطلاع رسانی های یکسویه و
مغرضانه دشمن، چهره واقعی آمریکا را آنگونه که هست احساس نمی کردند و برخی
از طیف ها در نسل های اول و دوم که کینه توزی ها و جنایات آمریکا را
فراموش کرده بودند، در پی این دستاورد به ماهیت واقعی و جنایتکارانه شیطان
بزرگ پی بردند و به این نتیجه قطعی رسیدند که پیروزی، میوه مقاومت و صلابت
است و نه کوتاه آمدن در مقابل باج خواهی های حریف. 3- هشدارهای خیرخواهانه دلسوزان اسلام و انقلاب به رئیس
جمهور محترم درباره هویت وطن فروشانه عوامل و سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی
88 و ضرورت پرهیز ایشان از نزدیکی با آنان، راه به جایی نبرد و رئیس جمهور
محترم برخی از افراد آلوده به فتنه 88 را -دستکم- در حاشیه های با اهمیت
تر از متن دولت خویش به کار گرفت. این طیف که بارها نشان داده بودند نه فقط
کمترین ارادتی به نظام ندارند، بلکه حال و هوای فتنه آمریکایی- اسرائیلی و
شکست خورده 88 را نیز در سر می پرورانند، بلافاصله بعد از به کارگیری در
دولت یازدهم، اقدامات خصمانه خود علیه اسلام و انقلاب و نظام را با بهره
گیری از کانون های قدرت و ثروتی که سخاوتمندانه در اختیار گرفته بودند،
آغاز کردند. اقدامات خصمانه این طیف، مخصوصا در عرصه فرهنگ نظیر تقدیرهای
پی در پی از اهانت کنندگان تابلودار به اسلام و امام و سایر مقدسات، به
کارگیری محکومان فتنه در برخی از پست های حساس فرهنگی و هنری ... اگرچه تلخ
و ناگوار بود و عواطف دینی و ملی مردم را جریحه دار کرد و اقدامات پلشت
طیف یاد شده در برخی از مراکز دیگر، هر چند که آسیب هایی در عرصه های
اقتصادی و اجتماعی را به دنبال داشت ولی در کنار آن می توان دستاورد
گرانبهایی را مشاهده کرد که اگر به دست نمی آمد، می توانست در مسیر آینده
انقلاب و نظام، خسارت های جدی به بار آورد. و آن دستاورد این که؛ بار دیگر و برای چندمین بار نشان داده شد اصحاب فتنه و
طیف های همسو با آنان، کمترین شایستگی و صلاحیتی برای تصدی هیچیک از امور
کشور را ندارند و در هر نقطه و کانونی که به کار گرفته شوند، خسارت آفرین
هستند، آیا این دستاورد بزرگ را می توان دست کم گرفت؟! 4- حمله نظامی به سوریه از طریق اعزام تروریست های مسلح
به این کشور که عربستان، ترکیه و قطر، انجام آن را به نیابت از آمریکا و
اسرائیل و اتحادیه اروپا برعهده داشتند، اگرچه اقدامی وحشیانه بود و می رفت
تا دولت سوریه را به عنوان یکی از حلقه های اصلی و اثرگذار محور مقاومت در
منطقه به نابودی بکشاند ولی امروزه در آخرین روزهای سال 1392، شاهد شکست
سخت و پشیمان کننده دشمنان تابلودار اسلام در این محور هستیم. شکست سنگینی
که دشمن نیز چاره ای جز اعتراف به آن ندارد. این حمله نظامی، ارتش سوریه را
به یک ارتش آبدیده و تجربه آموخته در هر دو میدان جنگ های کلاسیک و داخلی
تبدیل کرد، سپاه پر شمار «دفاع الوطنی» را شکل داد که بیش از 100 هزار نفر
از جوانان مومن، پرشور و انقلابی را در خود جای داده است و دشمن از آن با
عنوان «نیروی بسیج سوریه» یاد می کند و صدالبته راست می گوید. بازگشت
تروریست های اعزامی از آمریکا، اروپا، عربستان، قطر، ترکیه و اردن به
کشورهای خود بعد از ناکامی در جنگ نیابتی علیه دولت سوریه، امروزه به یکی
از دغدغه های اصلی این کشورها تبدیل شده است. آمریکا بعد از احساس شکست سنگین جنگ نیابتی در سوریه از
تصمیم خود برای حمله نظامی مستقیم به این کشور خبر داد و اوباما به روال
همیشگی، رجزهای آنچنانی خواند ولی هنگامی که تهدیدها را بی اثر دید، به
نوشته تحلیل گران آمریکایی برای فرار محترمانه از این ماجرای خودساخته، به
پوتین برای میانجی گری متوسل شد و... شکست آمریکا و اسرائیل و متحدان
اروپایی و عرب آنها در سوریه، دستاورد بزرگ دیگری است که در شناسنامه سال
1392 به نام نامی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است. 5- وقتی کودتاگران نارنجی و تحت حمایت آمریکا و اروپا با
زیر پا گذاشتن توافقی که فقط یک روز از انعقاد آن می گذشت، قدرت را در
اوکراین به دست گرفتند، غربی ها با افتخار از پیروزی بزرگ خود خبر دادند و
مسئولان بلندپایه اروپایی به سوی «کیف» ریسه شدند. مقامات رژیم صهیونیستی
با غرور اعلام کردند که ده ها تن از صهیونیست ها در برنامه ریزی آشوب های
اوکراین دخالت داشته ا ند و... اما، چند ساعت بعد، آنچه آمریکا و متحدانش
هرگز انتظار نداشتند به وقوع پیوست، مردم در شبه جزیره کریمه علیه نارنجی
های تحت حمایت آمریکا دست به تظاهرات زده و خواستار الحاق این شبه جزیره به
روسیه شدند. پارلمان کریمه طرح همه پرسی برای الحاق را پیش کشید و...
دیروز این الحاق صورت گرفت و در همان حال مردم در سه شهر دیگر اوکراین؛
خارکف، دونتسک و اودسا نیز با برپایی تظاهرات، درخواست خود برای الحاق به
روسیه را فریاد زدند. ادامه ماجرا هر چه باشد، شکست سنگین و مفتضحانه دیگری
است که در اواخر سال 1392 در کارنامه آمریکا و متحدانش ثبت شده است. گفتنی است بعد از کودتای نارنجی های تحت حمایت آمریکا و
اسرائیل، فیل برخی از اصحاب فتنه، یاد فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 کرده بود
تا آنجا که یکی از روزنامه های زنجیره ای به افتخار! پیروزی کودتاگران
نارنجی لوگوی خود را به رنگ نارنجی درآورد!... که احتمالا، حالا باید
«نارنجی کمرنگ»! را برای لوگوی خود انتخاب کند. رسانه های غربی در این ماجرا به نکته مهمی اشاره کرده و
نوشته اند شوروی سابق در اوج اقتدار خود - زمان خروشچف - در مقابل تهدید
آمریکا در خلیج خوک ها، ناچار به عقب نشینی شد و نتیجه گرفته اند که
ایستادگی مقتدرانه امروز روسیه با توجه به قدرت غیرقابل مقایسه آن با دوران
شوروی سابق تنها و تنها مدیون ایران است که طی 3 دهه گذشته، ابهت و هیمنه
آمریکا را شکسته است و... ورودتان به سال 1393 خورشیدی، گرامی و پربرکت باد... ان شاءالله.