اپلیکیشن آدینه اَرَد
برای android
اپلیکیشن khamenei.ir
برای android
اپلیکیشن khamenei.ir
برای iOS

آدینه | پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد
آدینه | پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اَرَد

حجة الاسلام والمسلمین سیدرضا شاهچراغ :: امام جمعه بخش ارد
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

پیام های کوتاه
آیه روز

حدیث منتخب
اوقات شرعی اَرَد
لوگوهای حمایتی
لینک دفتر مراجع تقلید و علماء عظام

خطبه 13 نهج البلاغه

| پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۲۴ ق.ظ

و من کلام له علیه السلام فی ذم البصرة و أهلها

کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِیمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُکُمْ دِقَاقٌ وَ عَهْدُکُمْ شِقَاقٌ وَ دِینُکُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَ الْمُقِیمُ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَ الشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَأَنِّی بِمَسْجِدِکُمْ کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَلَیْهَا الْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَ مِنْ تَحْتِهَا وَ غَرِقَ مَنْ فِی ضِمْنِهَا (وَ فِی رِوَایَةٍ) وَ ایْمُ اللَّهِ لتغرقن بَلْدَتُکُمْ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى مَسْجِدِهَا کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ أَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ (وَ فِی رِوَایَةٍ) کَجُؤْجُؤِ طَیْرٍ فِی لُجَّةِ بَحْرٍ


ترجمه بنیاد نهج البلاغه:: در نکوهش بصره و بصریان

سرزنش مخالفان

شمایان لشکریان آن زن بودید، و از شتر او فرمانبری کردید، و به نعره آن زبان بسته پاسخ دادید، و آنگاه که از پای افتاد گریختید. اخلاقتان ناپسند، پیمانتان سست، آیینتان دو رویی، و آبتان شوراب. آن کس که بین شما مانَد، کیفر گناهی است که بیند و آنگاه که کوچ کند، دوباره مشمول رحمت خدا گردد. گویی می‏بینم که مسجدتان در سیلاب فرو رفته و جز بلندای آن چونان سینه کشتی چیزی نمانده است، و خداوند از فراز و نشیب بر آن عذاب فرستاده و آنجا هرچه هست در آب شده است. و در روایت دیگر: سوگند به خدا، شهرتان در آب رود، گویی مسجد آن را چونان سینه کشتی یا شتر مرغ خوابیده می‏بینم. و در روایت سوم: بسان سینه پرنده در میانه دریا.



ترجمه استاد دشتی:: - روز جمعه سال 36 هجری پس از پایان جنگ در مسجد جامع شهر در نکوهش مردم بصره فرمود -

عوامل سقوط جامعه - روانشناسی اجتماعی مردم بصره -

شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا می‏کرد می‏جنگیدید، و تا دست و پای آن قطع گردید فرار کردید.

اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویی، و آب آشامیدنی شما شور و ناگوار است.کسی که میان شما زندگی کند به کیفر گناهش گرفتار می‏شود، و آن کس که از شما دوری گزیند مشمول آمرزش پروردگار می‏گردد.گویا مسجد شما را می‏بینم که چون سینه کشتی غرق شده است، که عذاب خدا از بالا و پایین او را احاطه می‏کند، و سرنشینان آن، همه غرق می‏شوند.و در روایتی است:سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق می‏کند، گویا مسجد شما را می‏نگرم که چون سینه کشتی یا چونان شتر مرغی که بر سینه خوابیده باشد بر روی آب مانده است.و در روایت دیگر:مانند سینه مرغ روی آب دریا.و در روایت دیگری آمده:خاک شهر شما بد بوترین خاکهاست، از همه جا به آب نزدیک‏تر و از آسمان دورتر، و نه دهم شرّ و فساد در شهر شما نهفته است، کسی که در شهر شما باشد گرفتار گناه، و آن که بیرون رود در پناه عفو خداست.گویی شهر شما را می‏نگرم که غرق شده، و آب آن را فرا گرفته.چیزی از آن دیده نمی‏شود، مگر جاهای بلند مسجد، مانند سینه مرغ بر روی امواج آب دریا.



ترجمه استاد شهیدی:: از سخنان آن حضرت است در نکوهش مردم بصره

سپاه زن بودید، و از چهارپا پیروی نمودید بانگ کرد و پاسخ گفتید، پی شد و گریختید. خوی شما پست است و پیمانتان دستخوش شکست. دورویی‏تان شعار است، و آبتان تلخ و ناگوار. آن که میان شما به سر برد، به‏ کیفر گناهش گرفتار، و آن که شما را ترک گوید، مشمول آمرزش پروردگار. گویی مسجد شما چون سینه کشتی است. به امر خدا زیر و زبر آن در عذاب است، و هر که در آن است غرقه در آب. (و در روایتی است که:) به خدا سوگند، شهر شما غرقه آب شود. گویی مسجد آن را می‏نگرم، چون سینه کشتی از آب برون مانده، یا شتر مرغی بر سینه به زمین خفته. (و در روایتی:) چون سینه مرغی در میان موج دریایی. (و در روایتی دیگر:) خاک شهر شما گنده‏ترین خاک است - و زمین آن مغاک -. نزدیکترین به آب و دورترین شهرها به آسمان، و نه دهم شرّ و فساد نهفته در آن. آن که درون شهر است زندانی گناه، و آن که برون است، عفو خدایش پناه. گویی شهر شما را می‏بینم که از هر سو به آب درون است، جز کنگره‏های مسجد که برون است، همچون سینه پرنده که بر کوهه آب دریا نشسته.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی