وَ قَالَ علیه السلام إِنَّمَا الْمَرْءُ فِی الدُّنْیَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ
فِیهِ الْمَنَایَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ وَ مَعَ کُلِّ
جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِی کُلِّ أَکْلَةٍ غُصَصٌ وَ لَا یَنَالُ الْعَبْدُ
نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى وَ لَا یَسْتَقْبِلُ یَوْماً مِنْ
عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ فَنَحْنُ أَعْوَانُ
الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَیْنَ نَرْجُو
الْبَقَاءَ وَ هَذَا اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ یَرْفَعَا مِنْ شَیْءٍ
شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْکَرَّةَ فِی هَدْمِ مَا بَنَیَا وَ تَفْرِیقِ
مَا جَمَعَا
ترجمه بنیاد نهج البلاغه:: فرهنگ مرگ و زندگی
انسان در دنیا هدف تیرهای مرگ است، و چپاول شدهای است که مصیبتها بدو
پیشدستی کنند. با هر «نوشی»، «نیشی» هست، و آدمی به نعمتی نرسد مگر آنکه
نعمتی را از دست دهد، و روزی را آغاز نکند مگر آنکه روزی را از دست داده
باشد. پس ما یاوران مرگیم و جانهامان دستخوش تیر اجل است، پس چگونه آرزوی
ماندن دائم داریم در حالی که این شب و روز هر بنایی را که بالا آید بسرعت
ویران کند و هر جمعی را بپراکنَد.
ترجمه استاد دشتی:: مشکلات دنیا
- اخلاقی - و درود خدا بر او، فرمود:همانا انسان در دنیا تخته نشان تیرهای
مرگ، و ثروتی است دستخوش تاراج مصیبتها:با هر جرعه نوشیدنی، گلو رفتنی، و
در هر لقمهای، گلوگیر شدنی است، و بنده نعمتی به دست نیاورد جز آن که
نعمتی از دست بدهد، و روزی به عمرش افزوده نمیگردد جز با کم شدن روزی دیگر
پس ما یاران مرگیم، و جانهای ما هدف نابودیها، پس چگونه به ماندن
جاودانه امیدوار باشیم.در حالی که گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده جز آن
که آن را ویران کرده، و به اطراف پراکند
ترجمه استاد شهیدی::
(و فرمود:) آدمی در جهان نشانه است و تیرهای مرگ بدو روانه، و غنیمتی است -
در میان - و مصیبتها بر او پیشدستی کنان. و با هر نوشیدنی، - نای - گرفتنی
است و با هر لقمهای طعام در گلو ماندنی، و بنده به نعمتی نرسد تا از
نعمتی بریده نشود، و به پیشباز روزی از زندگی خود نرود تا روزی از آنچه او
راست سپری نشود. پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن، پس چسان امیدوار
باشیم جاودانه به سر بردن و این شب و روز بنایی را بالا نبردند جز که در
ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند.