بیانات ارزشمند حجة الاسلام و المسلمین شاهچراغ در روز عاشورا
| جمعه, ۲۴ آبان ۱۳۹۲، ۱۲:۲۷ ق.ظ
مراسم عاشورای امسال نیز همچون سال های گذشته با حضور چشمگیر عاشقان اهل بیت علیهم السلام و شیفتگان حسین بن علی(ع) و خاندان گرامیش، در جوار قبور مطهر شهدای اَرَد برگزار گردید. پس از قرائت قرآن، حضرت حجة الاسلام و المسلمین شاهچراغ امام جمعه محترم بخش اَرَد بیاناتی با موضوع جلوه های عرفانی و حماسی حادثه عاشورا ایراد فرمودند که در ادامه، چکیده ای از این سخنرانی محضرتان تقدیم می گردد:
قرآن کریم و عترت طاهره، دو یادگار گرانبهای رسول گرامی اسلام(ص) است که انفکاک ناپذیری و جدایی ناپذیری این دو کراراً در بیانات آن حضرت مورد تاکید قرار گرفته است.
قرآن کریم و عترت طاهره، دو یادگار گرانبهای رسول گرامی اسلام(ص) است که انفکاک ناپذیری و جدایی ناپذیری این دو کراراً در بیانات آن حضرت مورد تاکید قرار گرفته است.
این دو گوهر ارزشمند معادل و مساوی یکدیگرند و در هیچ مرحله ای از یکدیگر جدا نمی شوند. نه تمسّک به قرآنِ تنها مایه ی نجات است و نه تولّی ائمه معصومین(علیهم السلام) بدون تمسّک به قرآن راهگشاست. هر یک از این دو عهده دار تعلیم و تربیت و تزکیه همه انسان ها هستند و برای همه افراد بشر برنامه هدایتی دارند. همانطور که قرآن کریم هُدیً لِلنّاس است، همچنین روایات و سنّت عترت طاهره نیز این گونه است.
سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام همانند قرآن کریم در چهره های گوناگون برای مردم جهان می درخشد؛ برای عارفان در چهره دعای عرفه و برای رهبران حامی قسط و عدل در چهره نهضت و قیام علیه طغیانگری امویان و ...
او کسی است که توانست مضمون بلند دعای عرفه را که عرفان در آن موج می زند، در کنار حادثه خونبار کربلا جمع کند؛ حادثه ای که سرشار از پایمردی، حماسه، ایثار، نثار و وفاداری است و پشتوانه نهضت های بعد از خود شده است.
در حقیقت با بررسی تاریخی زندگی امام حسین (ع) دو چهره گوناگون را برای آن حضرت به ما نشان می دهد:
- چهره ای که به هیچ وجه حاضر به تسلیم، خضوع و رضا در برابر هیچ ظالمی نیست و با آنکه می دانست سفر به عراق به شهادت او و اصحابش منتهی می شود و خاندانش به اسارت می روند، باز حاضر نیست با یزید بیعت کند
-
چهره ای که گویا جز انعطاف و مناجات، چیز دیگری ندارد و دعای عرفه که سراسر عشق و اظهار تذلّل در پیشگاه خداوند است را انشاء می کند.
حادثه کربلا ویژگیهای فراوانی دارد که در میان این ویژگیها دو خصیصه و ویژگی عمده وجود دارد که مربوط به امام حسین(ع) و اصحاب باوفایش می باشد. آن دو ویژگی عبارت است از عرفان و حماسه. آنها عارفان حماسه ساز و حماسه سازان عارف بودند که ماندگاری حادثه عاشورا را رقم زدند. هر کدام از این دو ویژگی، وظاهر و جلوه هایی دارد:
مظاهر و جلوه های عرفان
الف - یاد خدا: ذکر خدا یک امر قلبی است که هر خیر و برکتی از آن ناشی می شود. آنچه را که قرآن مایه ی آرامش قلب می داند«الا بذکر الله تطمئن القلوب» همین ذکر قلبی است. این که امام حسین(ع) چون کوه در مقابل انبوهی از اندوه ایستادگی می کند و هیچ گونه تردرد و اضطراب به خود راه نمی دهد، منشاء آن همین ذکر قلبی است. از همین جهت سالار شهیدان پیوسته ذکر خدا برلب داشت؛ چه در موقع حمله به دشمن و چه در موقع احساس خطر ذکر خدا برلب دارد. ایشان دشمنان خود را سرزنش می کند می فرماید: لقد استحوذ علیکم الشیطان فانساکم ذکر الله العظیم(شیطان بر شما مسلط شده است و یاد خدا را از دل و فکرتان برده است)
ب - نماز: نماز پایه ی اساسی اسلام، بلکه اساسی ترین پایه ای پس از ولایت و ستون خیمه دین است. و امام هم در شب عاشورا و هم در ظهر عاشورا توجه خاصی به این امر مهم دارد. عاشق نماز و عبادت و بندگی خداست.
ایثار و نثار جان، یکی دیگر از جلوه های برجسته عرفان و معنویت کربلاست که خود حضرت و اصحاب و یاران امام از این ویژگی برخوردار هستند.
انگیزه الهی داشتن و توکل به خدا از دیگر جلوه های عرفانی حادثه عاشورا است.
مظاهر و جلوه های حماس
در کنار جلوه های عرفانی در حادثه کربلا، جلوه های حماسی عاشورا نیز مشاهده می کنیم.حادثه کربلا مملو از پایمردی ها و حماسه های امام حسین(ع) و اصحاب بزرگوار آن حضرت است. لذا این بُعد از حادثه کربلا بیشتر از سایر ابعاد جلوه کرده و از برجستگی های ویژه ای برخوردار است. اکثر مردم کربلا را با این خصوصیت حماسی می شناسند.
اعظم الله اجورکم
الحمدلله الذی هدانا لهذا...
بایک مبلغ وهابی درقبرستان بقیع بیش از دوساعت بحث ومناظره داشتم.حرف اساسی برای گفتن نداشت.طبلی توخالی بود که تنهاهنرش تهمت وافتراء به شیعه ها ومکتب اهل بیت بود... وقتی گفت:چرا شما شیعه هابه(امام یزید) لعن وتوهین می کنید،زمین وآسمان به دور سرم چرخید...برای مصیبتی که او وعده ی کثیری ازگمراه شدگان امت اسلامی دچارش شده اند دلم سوخت ...آخر ضلالت گمراهی تا کجا؟
می گفت:اگردرحضورمن به یزید لعن کنی، وظیفه دارم درجا تورابکشم!...
درپایان،گفتم فلانی:هرکاره می خواهی باش...این یکی را امام خودت قرار نده که وضعش خیلی خراب است...در روز قیامت خداوند هرامتی را با امامش محشور می کند...